آسیا تک
قبل از مسابقه بود که بعنوان پشتیبان اینترنت آسیاتک پذیرفته شدم و به قسمت پاسخگویی رفتم،روز اول استرس داشتم وقتی نشستم پشت سیستم و با این پیش زمینه که شیفت قبل از ما یه جو کاذب دادن بهم که آره چندتا مشترک اول رو چنان میپیچونی که تا یک ماه باید دور خودشون بچرخن،تقریبا همینجوری شد. چندتای اولی چون از یه طرف هول کرده بودم و از یه طرف اطلاعاتم کم بود فقط میپیچوندم حالا از شانس ما همون شب اولی، اینترنت آسیاتک اختلال داشت و تماس ها بالا بود،یعنی اون شب من نرسیدم یه لیوان آب بخورم،چنان دهنی ازم سرویس شد که نگو ولی خب اونقدرام سخت نبود با چندتا کلیک و یکم توضیح مشترک مشکلش یا رفع میشد یا پیچونده میشد کلا روال کار همینجوریه،روز دومش اوضاع آروم تر بود و من کار اومده بود دستم تا اینکه یه مشترک زنگ زد و یه مودمی داشت که اصن تا بحال هیشکی اسمشو نشنیده بود و تنظیماتش رو هیشکی بلد نبود حالا بدبختی اینجا بود که خوده مشترک هم کلا در زمینه کامپیوتر و زبان انگلیسی صفر بود، گوشی رو داد دست دخترش که فک میکنم تقریبا مقطع راهنمایی بود،وارد تنظیمات مودم شدیم و کلمه کلمه میخوند برای من تا راهنماییش کنم ولی نه من سر درمیاوردم چی میگه نه اون ول کن ماجرا بود و خیلیم اصرار داشت که من مشکلشو حل کنم،خلاصه به هر طریقی که بود اینم پیچوندم!دیگه بقیش رو خیلی مشکلی نداشتم و هرجا که گیر می افتادم مشترک رو hold میکردم و از سرپرست میپرسیدم.
کار باحالیه و خسته کنندگی حداقل بدنی نداره ولی درگیری فکری زیادی داره منتها چاره ای نیست فعلا،بعد از مسابقه کار پشتیبانی کارتخوانم مونده بود، در حالی که شباش باید میرفتم مرکز تماس باید بصورت موازی این کار رو هم که عقب بودم میرسوندم،هفته ی سختی رو گذروندم و تقریبا زمان خالی نداشتم و فقط میرسیدم ناهارو شام بخورم و عصر یه ساعت بخوابم،الان اوضاع آروم تر شده و پشتیانی کارتخوان رو رسیدم و مرکز تماس رو هم راه افتادم،نمیدونم تا کی قراره با این روال پیش برم،با اینکه الان دوتا کار دارم و چیزیه که میخواستم هنوز ذهنم درگیره اینه که اولا یه شغلی مرتبط با رشته ام پیدا کنم و در ثانی یه کاری برای خودم راه بندازم که هنوزم به نتیجه نرسیدم،فکر میکنم حداقل تا تابستون سال آینده با همین روال پیش برم و یه مقدار پول پس انداز بکنم تا ببینم خدا چی میخاد.
- ۹۴/۱۲/۱۰
- ۲۷۱ نمایش